چه روزها...چه عشق ها رهای من کوچولوی نازی که اونقدر آروم بود و در عین حال فعال که همه آرزوی داشتنشو داشتن و هنووووز دارن... ... نویسنده : maman 17:57 رها 22 آبان 1393 86 3 0 ادامه مطلب
چه روزها...چه عشق ها رها و ذوق من بابت لباسهای نوزادیش که کوچیک شده بودن و لباس جدید خریدیم واسش ... نویسنده : maman 0:22 رها 18 آبان 1393 75 1 0 ادامه مطلب
چه روزها...چه عشق ها خودم که کلی ذوق کردم از دیدن این عکس ... نویسنده : maman 0:15 رها 18 آبان 1393 71 0 0 ادامه مطلب
چه روزها...چه عشق ها دردم میگیرد هنووووز... هنوز با دیدن این عکس بغض میکنم.زردی دخملم کمی بالا بود و دکتر یک روز خوابیدن زیر این دستگاهو که اسمشو یادم نیست تجویز کرد.فسقلی نمیذاشت چشمای خوشکلشو ببندیم.کلی با هم اشک ریختیم.خدارو شکر که گذشت ... نویسنده : maman 23:55 رها 17 آبان 1393 87 0 0 ادامه مطلب